دټولني بنسټ ايښونکی : محمد جان باوري             تاسيس : دکب مياشت ١٣٦٩ کابل، افغانستان               د افغانانو لپاره تاريخي ، کلتوري او پوهنيزي ليکني           


   
 
 
فصل اول : تعريف و تصنيف منابع باستانشناسی
فصل اول :
تعريف و تصنيف منابع باستانشناسی
منابع باستان شناسی بنیاد اساسی برای شناسائی دوره های تحت مطالعه علم باستان شناسی است.باستان شناسی با وصف اندک زمان پیدایشش انکشافات و تحولات همه جانبه را حاصل نموده است. تحولات و انکشافات در باستان شناسی ، عمدتآ محصول و نتيجۀ تجارب باستان شناسان ميباشد . پیشرفتها در ميتود ها و شيوه های کار باستانشناسان مدیون زحمات پی در پی انهامیباشد.
باستان شناسان برای صدور احکام منطقی و برای شناسائی دوره های دور زندگانی بشر و جوامع بشری نیاز به منابع قابل اعتماد دارد ، که این منابع به شیوه های مختلف در اختیار باستان شناسان قرار میگیرد. محققين باستانشناسی بعد از حصول انرا بر بنياد روشهای علمی مطرح در باستانشناسی ،تحلیل و برسی نموده و نتایج قابل قبول و منطقی را به اختیار علاقمندان اين رشته میگذارد. ,br. منابع باستان شناسی در یک جمله منابع مادی است . از همین جهت است که روش ها و میتود های تحلیل این منابع توسط باستان شناسان به شيوه های خاص انجام ميګردد . در بعضی حالات تفاوت معيين با تحلیل منابع علوم دیگر دارد. به این معنی که باستان شناسان خود منابع خود را جستجو نموده و بدست مي اورند . و به تعقيب آن روش ها و متود هاخاص را که زاده تجارب باستان شناسان است بر آن عملی میسازد و نتایج معقولی را ارايه مينمايد.
منابع مادی عبارت از همه آن آثار،آبدات ،وسایل،و اشیایی استفاده شده توسط انسان و جوامع در ادوار کهن میباشد.این منابع به اشکال گوناگون عرض وجود میکند.آبدات و محلات زیست به اشکال بزرگتر ، وسایل کار و آثار اعتقادی در حالت کوچکتر به ملاحظه میرسد.همه این آثار بزرگ و کوچک که توسط انسان ها به کار گرفته شده باشد،منابعيست برای باستان شناسان .
باستان شناسان صنف بندی های گوناگونی را برای شناخت وفهم منابع ارایه کرده اند.عدۀ زیاد به این باورند که هر اثرمادی صنفیست در صف منابع . به این معنی که تحلیل هر اثر شیوۀ جداگانه و متمایزی را ايجاب مينمايد . این گروه از دانشمندان مثال های مختلفی را برای درک اين ادعا ارائه مینماید به گونه مثال میکرولیت یکی از آثار مربوط به دورۀ میزولیتیک یا دوره سنگ میانه میباشد. در کنارآن شاید وسایل دیگری مانند تبرهای سنگی وجود داشته باشد. به عقیده این گروه میکرولیت تحلیل خود را نیازمند است و تبر سنگی تحلیل خود را.
تعدادی از باستان شناسان صنف بندی منابع را به شیوه دیگر مطرح میسازند. این عده باستانشناسان دوره ها واعصار باستان شناسی را محک گرفته و صنف بندی را معمول مینمایند به گونه مثال منابع عصر سنگ ویا منابع مرحله مستورین . هر مرحله ، دوره و عصرآثار و منابع متعلق به خود را دارد لذا صنف بندی آثار و منابع را بر اساس زمان و عصر ها مطرح باید کرد . این گروه از باستان شناسان انکشاف تدریجی منابع را به معر فی میگیرد و زمینه را برای صدور حکم مساعد میسازند.
تعداد دیگر از باستان شناسان نوعیت آثار را برای صنف بندی معیار قرارمیدهند به عقیدۀ این گروۀ از باستانشناسان ، انواع مختلف آثار که انسان ها قادر به ایجاد و ساخت ان گردیده است ، میتواند صنف بندی بهتری برای شناسائی منابع باستان شناسی گردد.به باور این گروه، آبدات عبادتی نوعی از منابع است،ووسایل زرع نباتات نوع دیگر.به این ترتیب نوعیت باید معیار برای تصنیف منابع باستان شناسی باشد.
تعدادی از باستان شناسان منابع باستانی را بر بنیاد کاربرد آن اثار صنف بندی می نمایند.به باور این تعداد از دانشمندان عدۀ از آثار که منابع باستان شناسی شمرده میشود به یک شیوه به کار گرفته شده و عده دیگر به شیوه دیگر ، به این معنی که یک تعداد آثاریکه باستان شناسان آنرا به مثابۀ منابع مورد استفاده قرار میدهند شاید برای زرع نباتات و کشت دانه و غله بکار گرفته شده باشدو عده از وسایل برای ذوب کردن فلزات کاربرد ميداشته است .
به این ترتیب صنف بندی های مختلف برای ارائه و شناسائی منابع باستان شناسی از جانب باستان شناسان مطرح شده است . ما در این سمستر صنف بندی منابع باستان شناسی را با نظر داشت زمان،اعصار و دوره ها به پیش میبریم به این ترتیب که منابع عصر ها و دوره های معمول در باستان شناسی را بطور مسلسل با نظر داشت زمان به بررسی میگیریم.
صنف بندی منابع باستان شناسی :
دوره های تحت مطالعۀ باستانشناسان ، برای صنف بندی منابع باستان شناسی یکی از معیار ها شده میتواند .با وصف آنکه روش ها ومعیار های دیگری نیز وجود دارد که در صنف بندی منابع باستان شناسی از آن استفاده کرد .درین بحث ترجیح داده ميشود تا صنف بندی منابع باستان شناسی بر اساس دوره ها صورت گیرد.چون هر دوره ممیزات و مشخصات خویش را دارد ، لذا شناخت و تفکيک منابع بر اساس این ممیزات سهل تر ميباشد.
مثال های فراوانی وجود دارد که منابع باستان شناسی برای دوره های مشخص موثرتر است به این معنی که هر اثر باستانی مربوط به یکی از دوره ها بوده است و هر دوره مجموعه از آثار را دارد که تکمیل کننده یک دیگر میباشد . به گونه مثال اگر در جريان حفریات يک محل باستانی دستاس کشف گردد ، بايد مکمل آن که استعمال این دستاس را ضروری پنداشته است ، نيز و جود داشته باشد، طبعآ آن شئ عبارت از دانه و غله میباشد. چون دستاس برای میده کردن دانه و غله بکار گرفته ميشود، در آن صورت ایجاب میکند که باستان شناس علاوه بر دانه وغله در محل حفریات به جستجو و کشف وسایلی توجه نمايد که برای کشت و زرع نباتات از ان استفاده شده باشد.
مثال های متعددی را میتوان برای تفسیر و توضیح یک اثر باستانی که مربوط یکی از دوره های باستانی باشد به کار گرفت ، لذا معیار صنف بندی منابع باستان شناسی بر اساس دوره ها فهم ما را پیرامون منابع باستان شناسی سهل تر میسازد.علاوه بر آن با در نظر داشت صنف بندی منابع باستان شناسی بر اساس دوره ها شناخت محلات باستانی را نیز در آغاز سروی و تعین نمودن محلات حفاری نيز امداد میرساند به این معنی که ظواهر محلات باستانی نشاندهنده ارتباط آن با دوره های باستان شناسی میباشد به طور مثال باستانشناسان بايد علايم زيست انسان دورۀ سنگ قدیم را عمدتا در مغاره باید جستجو کرد و یا در کنار جنگل ها و نقاط مرتفع . هیچ باستان شناسی نمیتواند تصور کند که انسان دورۀ سنگ قدیم در دهکده های بزرگ می زیسته اند.این خود گواه برین مطلب است که تصنیف منابع بر اساس دوره ها اثر گذار و موثرتر از سایر میتود ها میباشد.نباید فراموش کرد که یک میتود به تنهائی خود نتایج مثمری را به بار نخواهد آورد ، لذا سایر شیوه های صنف بندی در منابع باستان شناسی را نیز مورد استفاده قرارداده تا جوانب و گوشه های مختلف آثار روشن و بازگو گردد.
انسان به مثابه موجود حیه فزیکی و اجتماعی از زمانه های قدیم کلتورهای مختلفی را یکی بعد از دیگرایجاد نموده و انکشاف داده است. قدیم ترین کلتور انسان مربوط عصرسنگ میباشد.دانشمندان باستان شناسی برای شناسائی این کلتوردوره های مختلفی را برای عصر سنگ نامګذاری نموده اند،که هر دوره آن ممیزات و مشخصات مختلفی را دارد.به این جهت دوره سنگ قدیم کلتور متمایزی از دوره سنگ میانه را در خود احتوا نموده است . همچنین دورۀ سنگ میانه متفاوت از دوره سنگ جدید و دوره های بعدی بوده است.نقطه قابل دقت درین مسئله همانا انکشاف کلتور از حالت ساده و بسیط به سوی انکشاف یافته و مغلق میباشد. ابتدائی ترین کلتور انسان ها منبع برای باستان شناسان است.مسلما ابتدایی ترین کلتور رابر اساس آثار مربوط به همان کلتور شناخته میشودبه گونه مثال ساده ترین وسایل سنگی توسط انسان مرحله شولین به کار گرفته شده است اسلحه نوک تیزو نوک پهن در مراحل بعدی دورۀ سنگ قدیم توسط انسان ها استعمال شده است . باستان شناسان استعمال سنگ طبيعی توسط انسان را در دورۀ (ای اولیتیک) معرفی کرده اندکه به معنی استفاده و طلوع سنګ در حيات انسان قديم است . انسان سنګهای طبيعی را بر اساس نیازمندی خویش به کار گرفته اند، بدون آنکه کار ، بر آن اجرا شود.لذا طلوع سنگ در حیات انسان اولین منبع است . قابل ذکر که باستان شناسان نميتواند سنگ طبیعی استعمال شده توسط انسان، و استعمال ناشده را به اسانی تفکيک دهند. به این ترتیب دشواری های زياد در راستای تحقيق باستان شناسان وجود ميداشته باشد ، تا سنگ طبیعی استعمال شده و استعمال ناشده را از هم جدا نمایند.
آنچه مسلم وروشن است ،مشت سنگ ها،سنگ های نوک تیز وسنگ های نوک پهن توسط انسان های دورۀ سنگ قدیم استعمال شده است . باستان شناسان به حیث منابع دست اول، وسایل متذکره را مورد استفاده قرار داده با نظر داشت ماحول و محیط ، که اثر از آن کشف شده،به نتایجی میرسند و قرار های منطقی و قابل قبول را صادر مینمایند

  

بېرته شاته

Webmaster[at]Salaamtolana.orgDesign by: Benawa Network Copyright © SalaamTolana.org 2006